مهيارمهيار، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 5 روز سن داره

مهيار دليل خوشبختي مامان و بابا

خريد اسباب بازي

امروز رفتيم خريد اسباب بازي، خانه سازي ، كاميون ، گل بازي بهداشتي، زبان آموز كانگورو ،برچسب و.. اول كاميونو نشونش داديم و كلي ذوق كرد، چند دقيقه بعدش خانه سازي رو كه با خوشحالي اومد سمتشونو داد زد و گفت: خانه سازي.. (پسر گلم، بابا خيلي دوست داره خودش كاميونتو با مايع دستشويي شست تا شما با خيال راحت باهاش بازي كني.) اينم چند تا عكس از مهيار و اسباب بازيهاي جديدش: اينم اولين چيزي كه مهيار با خانه سازيش ساخت. خودش گفت برج ساختم چون ما قبلا" با مكعباي رنگيش اين كارو براش مي كرديم: ...
10 دی 1392

تولد يك سالگي

پسرم ، يك پاييز يك زمستان يك بهار ويك تابستان را ديدي، زين پس همه چيز جهان تكراريست                                           جز مهرباني اميدوارم تمام زندگيت سر شار از محبت و مهرباني و عشق باشد. عزيز دلم تولد يك سالگيت مبارك ..صد ساله شي.. ♥♥ اينم كارت تولدت ازش عكس گرفتم كه هميشه داشته باشيش: البته من مد نظرم اين بود كه يه صفحه كامل عكست باشه متن صفحه اي د...
8 دی 1392

در آستانه يك سالگي..

1391/11/17يك ماه مونده تا يكسالگي آقا مهيار گلم، مهيار ديگه ميتونه راحت خودش وايسه : الان ديگه صاحب چهار تا دندون ريز و برفيه خوشگل شده كه گاهي شيطنت ميكنه و حسابي گاز ميگيره: و وقتي ميگيم وايسا عكس! ديگه ميدونه و گاهي ژستاي خواستني ميگيره: دليل خوشبختي :  ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ صافي آب مرا ياد تو انداخت! تو دلت سبز ، لبت سرخ، چراغت روشن، نفست داغ،تنت گرم ، دعايش با من! ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ...
7 دی 1392

تلاش مهيار براي راه رفتن

پنچشنبه 1391/11/12 سي وپنج روز مونده تا تولد يك ساگي آقا مهيار نازنين امشب مهمون داشت عمه و بابا حاجي اينا بودن آخر شب تنهايي بدون اين كه از چيزي كمك بگيره بلند شد و مي خواست دنبال دختر عمه روياش بره ...( الهي مامان فداش) بعد از چند بار بلند شدن و نشستن... با كلي تشويق و ماشالله و هورا ودست بالاخره تونست دو قدم بره و خسته شد نشست. كه ما از اين تلاش با نتيجه فيلم گرفتيم ...
7 دی 1392

سالگرد ازدواج 3 نفره

سومين سالگرد ازدواج ما با يه جشن كوچيك سه نفره خدارو هزار بار شكر مي كنم كه امسال مهيار عزيز هم در كنار مامان و بابا براي سالگرد ازدواج هست ( 91/9/6 مهيار 8 ماه و 20 روزش بود). بابا مهدي هم كلي زحمت افتادن كه من فقط از كيكش عكس گرفتم: ...
6 دی 1392

مهيار و اولين عاشورا

اينجا تازه مهيار ميتونست دستشو به ميز يا مبل بگيره و بلند شه ... اينجوري پيش بره قبل تولد يكسالگيش كامل ميتونه راه بره (عزيز مامان) ...
6 دی 1392