امروز پسر عمو امير حسين اومده بود پيش مهيار، كلي باهم بازي كردن و بهشون خوش گذشت. امير دفتر نقاشي مهيار و ديده بود و داشت ازش سوأل مي پرسيد... مهيارم براي اولين بار كامل و درست جواب داد: امير:اين چيه؟ مهيار: خطي( نقاشي) _ تو كشيدي ؟ _ نه ! _ كي كشيده؟ _ مامان عزيز دلم كلي تعجب همراه با ذوق سهمم شد. اين عكسم براي خانم گلي كه در خواست عكس مهيارو كرده بودن، عكس مهيار با پسر عموش بعد از كلي بازي نشستن كارتون تماشا كنن.. عزيز دلم رفته بغل پسر عموش كارتون ميبينه...(البته دوستاي گلم به خاطر اينكه آقا مهيار ديگه مثل سابق اجازه نميده كه ازش عكس بگيريم كمتر عكس ميذاريم ببخشيد ديگه ) ...